بسیاری از ما نمی توانیم بدون اینترنت
سر کنیم چرا که جامعه مدرن ما طوری رشد کرده که در بیشتر امور به آن متکی
است. ما هر روز بخشی از عمر خود را در شبکه آنلاین و دنیای مجازی می
گذارنیم و برخی از جوانان با اینترنت بزرگ شده و آنقدر به آن خو گرفته اند
که هرگز متوجه اثراتی که اینترنت بر زندگی آنان می گذارد نخواهند شد.
ناگفته پیداست، اینترنت برای این به وجود آمده که به بشریت خدمت کند و به
ما اجازه دهد تا همیشه به راحتی با بقیه جهان در ارتباط باشیم.
با این وجود، این موهبت
چندان هم بی هزینه نبود. بد نیست اگر گاهی با خود خلوت کنیم و از خود
بپرسیم در این راه چه چیزهایی را قربانی کرده ایم. به این ترتیب، می توانیم
چشم انداز مناسب تری از شرایط کنونی خود بدست آورده و به اینترنت با
رویکرد محتاطانه تری بپردازیم تا اطمینان حاصل شود که بیش از آنچه به دست
می آوریم هزینه نمی پردازیم.
۱-خلوت و حریم خصوصی
این
چیزی است که همه ما کاربران اینترنت احتمالا از فقدان و محدود شدن آن کم و
بیش آگاه هستیم، به خصوص اگر در برخی از سایت های شبکه های اجتماعی مانند
فیس بوک عضو باشیم. در گذشته سارقان اطلاعات مجبور بودند برای بدست آوردن
اطلاعات حساب بانکی یک فرد ثروتمند متوسل به زور و اعمال خشونت فیزیکی شوند
تا از آن فرد حرف کشیده و از او سرقت کنند. اما اکنون، با اتکای روز افزون
ما به اینترنت برای استفاده از محتوای سرگرمی، خرید کالا، استفاده از
اطلاعات، و غیره دیگر توسل به زور یا گروگانگیری ضروری نیست. چنین وابستگی
معمولا بدین معناست که ما باید به منظور داد و ستد جزئی ترین اطلاعات شخصی
خود را در سایت ها وارد کنیم (مثلا جزئیات مربوط به شماره تماس ، شماره
کارت اعتباری ، علاقه مندی ها، و غیره). در نتیجه حریم خصوصی می تواند به
راحتی به خطر بیافتد ، و سارقان در کمین از نقاط ضعف امنیتی ما به خوبی
برای پیشبرد مقاصد خود استفاده خواهند کرد.
حتی
اگر تا کنون در هیچ شبکه اجتماعی عضو نشده و به هیچ وجه در هیچ یک ثبت نام
نکرده باشید، عکس های شما و یا هر نوع اطلاعات دیگر در مورد شما ممکن است
هنوز در فیس بوک در دسترس عموم قرار داشته باشد. می پرسید چگونه؟ خوب، تا
زمانی که دوستانی دارید که از فیس بوک یا هر یک از این سایت ها استفاده می
کنند، همیشه امکان دارد چیزهایی در مورد شما منتشر کنند که در دید سایر
مردم جهان و کاربران قرار بگیرد. مثلا تصویر شما را در حالی که در وضعیت
نامناسبی قرار داشته اید دوربین تلفن همراه دوستتان شکار می کند و بعدا
صرفا برای اینکه مایه خنده و سرگرمی دیگر دوستانش در شبکه اجتماعی را فراهم
کند عکس شما را روی فیس بوک ارسال می کند و بقیه هم می توانند آن را به
اشتراک گذاشته و منتشر کنند!
علاوه
بر این ، احتمالا اطلاعات خاص خود را به برخی از شرکت های اینترنتی درحین
ثبت نام برای دریافت خبرنامه، یا هنگام خرید آنلاین محصولات و غیره داده
اید، و اگر دقت کرده باشید همه انها می گویند که اطلاعات دریافتی از شما
محرمانه نگه داشته می شوند. آیا این چنین است؟ تا کنون از خود نپرسیده اید
که فرستندگان ایمیل های اسپم و هرزنامه ها چگونه شما را پیدا کرده و
برایتان ایمیل فرستاده اند؟ همچنین در داخل سایت ها کوکی های خاصی تعبیه
شده اند که قادرند حرکت موس بازدید کننده را ردیابی کرده طوری که
گردانندگان سایت ها بتوانند از نتایج آن برای اهداف بازاریابی و نمایش
تبلیغات به اصطلاح مورد علاقه کاربر استفاده کنند، و یا حتی برای دولت ها
برای رد یابی و شناسایی کاربر از این ابزار استفاده می کنند.
آیا به نظرتان در فضای مجازی ما تحت نظارت شدید نیستیم؟
۲- اطمینان به صحت و سقم اطلاعات
با
وجود میلیون ها وبلاگ و وب سایتی که روی شبکه فعالیت می کنند، یکی از
سؤالاتی که اغلب از خود یا دیگران می پرسیم این است که اطلاعاتی که آنها
فراهم می کنند چقدر دقیق و قابل اعتماد است. با توجه به راحتی و هزینه کم
راه اندازی و گرداندن یک وبلاگ یا یک وب سایت، به نظر می رسد در قبال آنچه
منتشر می شود حس مسئولیت پذیری وجود ندارد یا بسیار اندک است. سهولت اصلاح
نمودن مطالب انتشار یافته به شکل آنلاین (در مقایسه با نشریات آفلاین و
نوشتاری مانند کتاب ها و روزنامه ها) باعث می شود قرار گرفتن اطلاعات
نادرست روی خروجی سایت های اطلاع رسانی برای گردانندگان سایت ها به هیچ وجه
یک اشتباه غیر قابل بخشش محسوب نگردد. او همیشه می تواند اشتباهات خود را
بدون هیچ هزینه ای اصلاح کند.روزنامه نگاران حرفه ای که بیان اخبار موثق و
با منبع معتبر متعهد بودند حالا جای خود را به وبلاگ نویسانی داده اند که
ممکن است از نکات ظریف ژورنالیستی اطلاع چندانی نداشته باشند. نتیجه این می
شود که شما تعداد گسترده ای از نسخه های مختلف از یک خبر را پیش رو دارید و
بدتر از آن اینکه هیچ راهی برای تایید صحت هر یک با اتکا به منبعی قابل
اعتماد وجود ندارد (به عنوان مثال با استناد به یک سایت خبری) چرا که
معمولا منبعی برای مطلب قید نمی گردد. در بدترین حالت، برداشت های مختلفی
که از خبری توسط خوانندگان آن خبر می شود ممکن است نامناسب تعبیر شده و این
تعبیر با شیوه یک کلاغ، چل کلاغ! به عنوان یک حقیقت خدشه ناپذیر در سایت
های شبکه های اجتماعی گسترش یابد.
زمانی
که ما کاربران اینترنت حس می کنیم شایعاتو پچ پچ ها به عنوان حقایق متقن و
بسان وحی منزل منتشر می شوند و احدی هم حق شک کردن در ان را ندارد، کم کم
در هر چه می بینیم یا می شنویم در فیس بوک یا وبلاگ های خبری تردید می کنیم
و آن را دیر باور می کنیم. این امر، به تدریج سبب خلق نسل جدیدی ازبد بینی
و سوظن در میان کاربران اینترنت در جهان می شود، که به اطلاعات انتشار
یافته در اینترنت که سریع ترین ابزار انتشار اطلاعات است در بهترین حالت به
چشم اخبار غیر قابل اعتماد و متزلزل می نگرند.
۳- مالکیت معنوی (کپی رایت)
در
حالی که برخی از وبلاگ نویسان خود دستی در نوشتن دارند و به صحت اطلاعات
خود توجه می کنند، وبلاگ نویسان زیادی هم سراغ داریم که به سادگی مطلب یا
مقاله ای را از منابع دیگر کپی برداری کرده و ادعا می کنند مقاله از آن
خودشان است! اقتباس از آثار ادبی بدون کسب اجازه از صاحب اثر، که به اصطلاح
Plagiarism نامیده می شود، در فضای مجازی بسیار شایع است. شما احتمالا
محتوای مشابهی را در وب سایت های مختلف ندیده اید که بدون اشاره به منبع
اصلی منتشر شده اند؟ دلیل اینکه چرا بسیاری از به صاحبان وب گاه ها به
انجام این کار روی آورده اند شاید به مفهوم اینترنت بر می گردد که فکر می
کنیم سهولت و آزادی در دسترسی به محتوا به معنای انتشار آن بدون اجازه صاحب
اثر و یا قید کردن منبع مطلب اصلیست.
چنین
طرز فکری آنقدر در برخی از کاربران ریشه دوانده که تاثیر مشابهی بر دیدگاه
ما در مورد هزینه کردن برای استفاده از سرگرمی دارد. از زمان ظهور سرویس
نپستر (Napster)، خرید آلبوم های موسیقی برای ما غیر ضروری شده است چرا که
با سهولت می شد آخرین آلبوم خواننده مورد علاقه خود را به راحتی از نت
دانلود کرد. سپس این ماجرا به فیلم ها، کتاب های الکترونیکی ، برنامه های
کاربردی و بازی ها گسترش یافت، تمام این محتوا را می شد به طور غیرقانونی
از طریق سرویس های به اشتراک گذاری فایل و برنامه هایی مثل بیت تورنت
دانلود کرد و کلی هم لذت برد!
به
هر حال چه شما از مقوله توزیع آزاد اطلاعات و کالاهای دیجیتالی مانند
موسیقی و غیره حمایت کنید یا خیر، حق انحصاری یا به عبارتی مالکیت معنوی یک
اثر هرگز قبل از در دسترس شدن اینترنت به این شدت نقض نشده بود.
۴- ارتباط چهره به چهره انسانی
یک
روی سکه، اینترنت ارتباطات را تسهیل می کند به گونه ای که تا پیش از این
هیچ فن آوری دیگر بشری قادر به انجامش نبوده: ایمیل و مسنجر های گپ و گفتگو
ارمغان اینترنت بود، که به ما اجازه می دهد تا با هر کسی در هر کجای این
جهان پهناور مادامی که هر دو آنلاین هستیم در تماس باشیم. از این لحاظ،
کاربران اینترنت مثل من و شما به ابزاری مجهز شده ایم که سبب دسترسی بی
سابقه ای به هم در هر ساعت از شبانه روز و در مواقع ضروری هستیم. با این
حال ارتباطات، چیزی فراتر از در دسترس بودن یا قابلیت تماس با یکدیگر است.
به خاطر اتصال به یکدیگر، اینترنت کیفیت و شاید ، ارتباط واقعی انسانی را
قربانی نموده، و این روی دیگر سکه است.
ارسال
پیام ها به شکل متنی می تواند سخت بودن تفسیر و درک صحیح نظر فرستنده توسط
گیرنده را به دنبال داشته باشد. بسیاری از ما که سوء تفاهم های معمول را
که از ابهام در خواندن ایمیل ها و یا چت آنلاین بوجود می آیند تجربه نموده
ایم. برای جبران فقدان ارتباطات چهره به چهره و حرف زدن عامیانه که در
زندگی واقعی هر فرد با آن سر و کار دارد، شکلک های بامزه ای به طور طبیعی
برای به حداقل رساندن سردرگمی بوجود آمده و مورد استفاده قرار می گیرند. با
این حال ، هنوز هم برای بسیاری سخت است که هنگامی که چیزی را از طریق
آنلاین می شنوند، همان احساسی را داشته باشند که در زندگی واقعی از فردی به
صورت چهره به چهر می شنوند. با این حال ، چنین ارتباطات با کیفیت بالا که
همانا ارتباط واقعی انسانی هستند روز به روز جای خود را به ارتباط آنلاین
می دهند. باز هم ، این امر به وابستگی ما به اینترنت وابسته است.
افراد
خجالتی ممکن است ارتباطات سطحی آنلاین را به عنوان نجات دهنده خود در حوزه
زندگی اجتماعی بدانند و از آن استقبال کنند. از این منظر، می گویم اینترنت
شروع خوبی برای این دست افراد در زمینه شناخت سایر مردم فراهم آورده. اما
برای اینکه هر رابطه دوستانه پیشرفت بیشتری کند، هنوز هم نیاز به ملاقات
حضوری و حقیقتا ارتباط فیزیکی و رو در رو می باشد، اتفاقی که در این مورد
برای افراد خجول می افتد این است که این افراد تا پایان بر ارتباطات آنلاین
تکیه می کنند که این می تواند آنها را بیش از حد متکی به ارتباطات آنلاین
کند، به طوری که از هدف اولیه که تسهیل در ارتباط رو در رو بوده غافل و دور
کند.
زندگی اجتماعی آنلاین مجازی هنوز هم یک شبه زندگیست.
۵- توازن بین کار کردن و زندگی کردن
همانطور
که در دسترس بودن، اتصال پیوسته وقابلیت ارتباط با ظهور و رواج اینترنت
بهبود پیدا کرده، انتظارات کاری کارفرما از کارمندان خود بالاتر رفته است.
مشتریان انتظار دارند شرکت ها و نهاد ها در ۲۴ ساعت شبانه روز به شکل
آنلاین در دسترس بوده و پاسخگوی نیازشان باشند، که این امر بدان معنی است
که یک وب سایت کاملا کاربردی لازمه هر نهاد، سازمان و شرکت بزرگ و کوچکیست.
مفهوم چنین انتظار عمومی آن است که کارکنان آن نهاد باید به ایمیل یا حساب
کاربری خود در طول مدت پس از ساعات اداری نیز دسترسی داشته و در مواقع
ضروری کار انجام دهند. پس مرز بین زمان کار و زمان پس از کار که معمولا به
سایر امور زندگی اختصاص می یابد روز به روز مبهم تر می گردد.
حتی
بدون در نظر داشتن انتظار رو به افزایش جامعه از نیروی کار در سطح کلان ،
صرف توجه به این واقعیت که اینترنت ۲۴ساعت شبانه روز و ۷ روز هفته در دسترس
است خود به این معنی است که شما می توانید ایمیل های خود را هر زمان خارج
از محل کار بررسی کنید. کارفرمایان شما از این واقعیت به خوبی آگاهی دارند و
می کوشند از آن به نفع خود استفاده کنند، آنهم با ارسال کار اضافی برای
شما در طول تعطیلات آخر هفته! دلیل آنها چیست؟ همه کارفرمایان در دنیا این
کار را انجام می دهند، پس از شما انتظار می رود تا همگام با بقیه کارمندان
جهان وظایف محوله را به خوبی انجام دهید!
اما
البته، ممکن است دقیقا اتفاق بالا نیافتد به این خاطر که بستگی به فرهنگ و
سیاست های شرکت در مورد دورکاری و انجام کار در خانه داشته باشد. چیزی که
می خواهم بگویم این است که همیشه این وسوسه در بسیاری از محل های کار وجود
دارد که از قابلیت دسترسی عالی به اینترنت برای وارد کردن کار به فضای شخصی
کارمندان جهت به اصطلاح بهره وری بالاتر استفاده گردد. گاهی اوقات حتی
کارکنان خود داوطلب می شوند که کار را به خانه ببرند چون می دانند که می
توانند آن در تعطیلات آخر هفته و به دور از تنش های محیط کار انجام دهند.
اگر
شما می خواهید توازن کار / زندگی را رعایت و حفظ کنید، گاهی اوقات لازم
است بین اوقات کاری و استراحت خود یک خط کشیده و آنها را از هم جدا کنید و
پا روی خط نگذارید.
چیزی که اینترنت هرگز از ما نگرفته است: خلاقیت!
با همه بحث های بالا، یک چیز باقی مانده که اینترنت از ما نگرفته و احتمالا هرگز نخواهد گرفت: خلاقیت و ابتکار!
به
نظر می رسد که نتوان هیچ پایان برای خلاقیت انسانی تصور کرد. این مسئله به
ویژه زمانی خود را نشان می دهد که به این نکته توجه کنیم که محتوای تولید
شده توسط کاربران یک مشخصه اصلی اینترنت محسوب می گردد. با نگاهی
بهویدیوهایی که هر روز در یوتیوب منتشر می شود، مطالب خنده دار وبلاگ های
طنز، پادکست ها، و پست های فیس بوک و توئیتر و غیره ، کاملا روشن است که
اینترنت همراه با خلاقیت نامحدود انسان در حال تکامل است. نکته زیبا در
مورد اینترنت، توانایی آن برای برقراری ارتباط با جهان است، جایی که هر کس
از دیگری الهام می گیرد یا الهام بخش گروهی دیگر می شود و اطلاعات را با هر
کس دیگر به اشتراک می گذارد. به جای تضعیف خلاقیت، اینترنت آن را پرورش
داده و ما جهانیان را با وجود خود متحد می کند.